Web Analytics Made Easy - Statcounter

فرارو- پیتر سینگر؛ پیتر آلبرت دیوید سینگر، یکی از فیلسوفان معاصر استرالیا و استاد دانشگاه پرینستون در ایالات متحده آمریکا است. معروف‌ترین کتاب او «آزادی حیوانات» می‌باشد که به زبان فارسی با ترجمه «بهنام خداپناه» توسط انتشارات ققنوس چاپ شده است. او در این کتاب معروف به نقد دامداری صنعتی و گوشت خواری می‌پردازد.

بیشتر بخوانید: اخباری که در وبسایت منتشر نمی‌شوند!

او هم چنین، در زمینه گیاه خواری و حمایت از حیوانات مقالاتی را به نگارش درآورده است.

سینگر معتقد است به لحاظ اخلاقی حمایت نکردن از کودکان فقیر در حال مرگ با کشتن انسان‌ها تفاوت چندانی ندارد. او با همین نوع نگرش از فقرا حمایت می‌کند و راه حلی نیز برای از میان برداشتن فقر جهانی ارائه داده که بر مبنای کمک افرادی است که درآمدی بیش از نیاز خود دارند. او هم چنین معتقد است جلوگیری از اظهار نظر در مورد هولوکاست نقض آزادی بیان محسوب می‌شود. سینگر زمانی که کارل پوپر هنوز زنده بود نقدی بر برخی از آرای وی نوشت. از سینگر کتب متعددی به زبان فارسی ترجمه و چاپ شده‌اند که از جمله آن‌ها می‌توان به کتاب «یک جهان؛ اخلاق جهانی شدن» با ترجمه «محمد آزاده» چاپ نشر نی و «زندگی‌ای که می‌توانی نجات دهی» با ترجمه «کیوان شعبانی مقدم» چاپ انتشارات کرگدن اشاره کرد.

به گزارش فرارو به نقل از پروژه سندیکایی، «چه چیزی را نمی‌فهمی؟ او مرده، مرده، مرده است». این گونه بود که «دیوید دوراند» مدیر ارشد پزشکی بیمارستان کودکان اوکلند تلاش کرد تا خانواده «جاهی مک مث» را متقاعد کند که نتیجه آزمایش‌های پزشکی استاندارد برای مرگ مغزی نشان داده دختر نوجوان آنان دیگر زنده نیست.

خانواده آن دختر اما در مخالفت با این دیدگاه ایستادگی کردند و بیمارستان در نهایت به آنان اجازه داد تا بیمارشان را به نیوجرسی ببرند تنها ایالت آمریکا که بیمارستان‌ها را ملزم می‌کند تا بیمارانی که خانواده‌های‌شان به دلایل مذهبی به تشخیص مرگ مغزی به عنوان مرگ اعتراض دارند را پذیرش نمایند.

برای بیش از چهار سال جاهی مک مث یکی از اعضای فعال (اگرچه به شدت ناتوان) گونه هومو ساپینس باقی ماند: با عفونت‌ها مبارزه کرد، با افزایش ضربان قلب خود به آسیب‌های بدن واکنش نشان داد و اولین قاعدگی‌اش آغاز شد. مورد جاهی علاقه به معنای مردن و بحث بر سر آن را زنده کرد. چند سال قبل به نظر می‌رسید که اتفاق نظری در این باره وجود داشت که مرگ مغزی معادل مرگ است. با این وجود، اگر چنین اجماعی پیش‌تر وجود داشت امروز دیگر وجود ندارد.

تا دهه ۱۹۶۰ میلادی مرگ با توقف غیرقابل برگشت ضربان قلب یک فرد شناخته می‌شد. با این وجود، اختراع دستگاه تنفس مصنوعی که می‌تواند انسان‌های آسیب دیده مغزی شدید را زنده نگه دارد همراه با موفقیت پیوند اعضا کمیته هاروارد را بر آن داشت تا «مرگ مغزی» را به‌عنوان معیار جدیدی برای تعیین زمان مرگ فرد توصیه کند. این تصمیم در سال ۱۹۸۰ میلادی منجر به پیشنهاد کمیسیون قانون متحدالشکل جدید برای تعیین یکنواخت تعریف مرگ شد.

به زودی پس از آن «مرگ مغزی» در تمام ۵۰ ایالت ایالات متحده به مثابه مرگ قلمداد شد. به طرز شگفت‌انگیزی این تغییر اساسی در درک ما از زمانی که یک انسان می‌میرد با بحث و بررسی عمومی بسیار کمی رخ داد. برای مثال، همان گونه که تحقیقات آرشیوی نشان داده‌اند تعداد کمی می‌دانستند که کمیته هاروارد به صراحت در مورد نیاز به تغییر تعریف مرگ بحث کرده تا اعضای بدن بیش‌تری برای پیوند در دسترس باشند.

مرگ مغزی تقریبا به یک مفهوم بی‌چون و چرا تبدیل شد از این رو دوراند، از خودداری خانواده مک مث از پذیرش این موضوع که با وجود قلب تپنده و بدن گرم جاهی او مرده بود نا امید شد.

اما این مورد نقش کلیدی در زمینه درهم شکستن اجماع داشت مانند موردی که در آن یک زن «مرده» فرزندی زنده به دنیا آورد و این تیتر برای خبر مرتبط با آن انتخاب شد: «زن دچار مرگ مغزی نوزادی به دنیا آورد و سپس فوت کرد».

چنین نوعی از پوشش خبری را می‌توان نشان دهنده سوء تفاهم عمومی درباره حقایق علمی دانست و رد کرد.

در مقاله‌ای در «نیچر» که رد کردن استدلال آن چندان آسان نیست اشاره شده که اگرچه تعیین یکنواخت و متحدالشکل مرگ در سال ۱۹۸۰ مستلزم «توقف غیرقابل برگشت تمام عملکردهای کل مغز» بود اما آزمایش‌های استانداردی که برای تعیین مرگ مغزی صورت گرفته‌اند توقف تمام عملکردهای مغز را نمی‌آزمایند. در برخی از افرادی که تشخیص داده شده دچار مرگ مغزی شده‌اند غده هیپوفیز و یا هیپوتالاموس در حال کار بوده همان گونه که در مورد فردی مانند مک مث نشان داد که او می‌تواند پس از اعلام مرگ مغزی بالغ شود. تحت فشار پزشکان و گروه‌های پیوند عضو برای رسیدگی به این ناسازگاری‌ها از کمیسیون قانون متحدالشکل خواسته شد تا تعریف سال ۱۹۸۰ را تغییر دهد تا این واقعیت را بازتاب دهد که پزشکان برای مرگ مغزی کامل آزمایش نمی‌کنند بلکه «کمای دائمی، توقف دائمی تنفس خود به خودی و عملکردها و از دست دادن دائمی رفلکس‌های ساقه مغز» مورد ارزیابی قرار می‌دهند.

این کمیسیون در ژوئیه گذشته (تیر ۱۴۰۱) در هونولولو تشکیل جلسه داد. بحث بعدی نشان داد که هیچ اتفاق نظری در مورد مرگ مغزی وجود ندارد. در ماه سپتامبر (شهریور) رئیس کمیته‌ای که در مورد چگونگی تجدید نظر در تعریف بحث می‌کرد ایمیلی را به دست اندرکاران ارسال کرد و گفت که «ما تصمیم گرفته‌ایم این تلاش را متوقف کنیم». وی افزود: «هیچ جلسه کمیته تدوین پیش‌نویس بیش‌تری در حال حاضر برنامه ریزی نخواهد شد».

من این نتیجه را به عنوان نشانه‌ای تفسیر می‌کنم که پس از باز شدن باب پرسش درباره بازنگری در تعریف مرگ نشان داد که نمی‌توان بدون مواجهه با سوال عمیقا اخلاقی و تفرقه انگیز به آن پاسخ داد: تحت چه شرایطی برداشتن قلب یک نفر برای نجات جان فردی دیگر قابل توجیه است؟

بسیاری از افراد که پس از انجام صحیح آزمایش‌های استاندارد فعلی دچار «مرگ مغزی» اعلام می‌شوند در واقع اعضای زنده گونه‌های هوموساپینس (انسان خردمند) هستند. اعلام این که برخی از انسان‌ها با بدن‌های گرم و قلب‌های تپنده مرده‌اند همان کاری که قانون تعیین متحدالشکل مرگ انجام داد یک تغییر فرهنگی بزرگ بود. با این وجود، پیامدهای بالقوه عمیق برای وضعیت اخلاقی و حقوقی انسان‌های دوران بارداری و نوزادی همراه با انسان‌های مسن که آسیب‌های عصبی مرتبط با زوال عقل در مراحل بعدی را دارند ناشناخته بود.

با توجه به شواهد عدم اجماع عمیق درباره این موضوعات من فکر می‌کنم زمان آن فرارسیده که بحثی را که باید ۵۰ سال پیش درباره زمان مرگ انسان مطرح می‌کردیم مورد بررسی قرار دهیم. چنین بحثی نمی‌تواند از پرسش از وضعیت اخلاقی و حقوقی انسان‌هایی که به عنوان موجودات انسانی زنده هستند اما به طور غیرقابل برگشتی ظرفیت آگاهی را از دست داده‌اند، اجتناب ورزد.

این دقیقا همان سوالی است که افراد را از یکدیگر جدا می‌سازد. عده‌ای معتقدند که چنین موجودات زنده انسانی وضعیت اخلاقی کامل خود را حفظ می‌کنند در حالی که من معتقدم ادامه زندگی دیگر نمی‌تواند برای‌شان مفید باشد و از این رو ممکن است اعضای بدن‌شان برای نجات جان دیگر انسان‌ها برداشته شوند. جایی که میان من و دسته مقابل توافق نظر وجود دارد آن است که این شرایط قابل بحث برای بیماران، سیاستگذاران و اخلاق‌مداران است.

منبع: فرارو

کلیدواژه: مرگ مرگ مغزی قیمت طلا و ارز قیمت موبایل انسان ها مرگ مغزی

درخواست حذف خبر:

«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را به‌طور اتوماتیک از وبسایت fararu.com دریافت کرده‌است، لذا منبع این خبر، وبسایت «فرارو» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۹۰۴۴۸۲۴ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتی‌که در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.

با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.

خبر بعدی:

6 علامت که می‌تواند نشان دهنده تومور مغزی باشد

به گزارش خبرآنلاین، علائم بالقوه زیادی برای تومورهای مغزی وجود دارد، اما فردی که تومور مغزی دارد بعید است که همه این علائم را داشته باشد. همچنین، بسته به محل رشد تومور در مغز و بزرگی آن، علائم متفاوت است.

علائم تومور مغزی چیست؟

علائم تومورهای مغزی بسته به نوع، اندازه و محل دقیق مغز متفاوت است. برخی از علائم هشدار دهنده تومور مغزی شامل موارد زیر است:

۱)تشنج

تومورهای مغزی می‌توانند بر ساختارهای مغز فشار وارد کنند. این اتفاق می‌تواند با سیگنال‌های الکتریکی بین سلول‌های عصبی تداخل کند و منجر به تشنج شود.

تشنج گاهی اوقات اولین علامت تومور مغزی است، اما ممکن است در هر مرحله‌ای رخ دهد. حدود ۵۰ درصد از افراد مبتلا به تومور مغزی حداقل یک تشنج را تجربه می‌کنند.

۲)تغییرات شخصیتی یا تغییرات خلقی

تومورها می‌توانند عملکرد مغز را مختل کنند و بر شخصیت و رفتار شما تأثیر بگذارند. آنها همچنین می‌توانند باعث تغییرات خلقی در شما شوند. مثلاً اینکه شما یک دقیقه آرام و خوشحال هستید و لحظاتی بعد، بدون هیچ دلیلی شروع به بحث و مشاجره می‌کنید.

این دسته از علائم تومور مغزی می‌توانند زود هنگام بروز پیدا کنند، اما ممکن است در اثر شیمی‌درمانی یا سایر درمان‌های سرطانی نیز ظاهر شوند.

تغییرات شخصیتی یا نوسانات خلقی می‌توانند ناشی از اختلالات روانی یا سایر اختلالاتی که مغز را تحت تاثیر قرار می‌دهند نیز باشند.

۳)اختلالات حافظه

مشکلات حافظه می‌تواند به دلیل وجود تومور در هر نقطه از مغز باشد، به خصوص اگر لوب پیشانی یا تمپورال را تحت تاثیر قرار دهد. توموری که بر لوب فرونتال یا جداری تأثیر می‌گذارد نیز می‌تواند عملکرد استدلال و تصمیم‌گیری را مختل کند. برای مثال، ممکن است: تمرکز کردن برایتان سخت باشد و به راحتی حواستان پرت شود، اغلب در مورد مسائل ساده گیج شوید یا نتوانید چند کار را انجام دهید و در برنامه‌ریزی مشکل داشته باشید. گاهی نیز ممکن است حافظه کوتاه‌مدت شما با مشکل مواجه شود و به درستی کار نکند.

این علائم می‌تواند همزمان با بروز تومور مغزی در هر مرحله اتفاق بیفتد. همچنین ممکن است یک عارضه جانبی ناشی از شیمی درمانی یا پرتودرمانی باشد.

مشکلات شناختی خفیف می‌تواند به دلایل مختلفی به جز تومور مغزی رخ دهد؛ از جمله کمبود ویتامین، مصرف داروها یا سایر شرایط سلامت روان.

۴)خستگی مفرط

خستگی مفرط با خستگی معمولی متفاوت است. نشانه‌های خستگی مفرط در ادامه ذکر شده است:

شما در اکثر مواقع یا تمام اوقات کاملاً خسته هستید.

به طور کلی احساس ضعف می‌کنید و اندام شما حس سنگینی دارد.

اغلب در وسط روز، خواب به سراغتان می‌آید.

توانایی تمرکز خود را از دست می‌دهید.

تحریک‌پذیر و بی نظم می‌شوید.

خستگی می‌تواند ناشی از وجود یک تومور مغزی سرطانی باشد، اما اولین علامت نیست.

۵)تهوع و استفراغ

ممکن است در مراحل اولیه تومور، حالت تهوع و استفراغ داشته باشید زیرا تومور باعث عدم تعادل هورمونی یا افزایش فشار در مغز می‌شود. در طول درمان تومور سرطانی، حالت تهوع و استفراغ می‌تواند از عوارض جانبی شیمی درمانی یا سایر درمان‌ها باشد.

*البته ممکن است به دلایل مختلف دیگری از جمله مسمومیت غذایی، آنفولانزا یا بارداری نیز دچار حالت تهوع و استفراغ شوید.

استفراغ ناشی از تومور مغزی معمولاً شدید است و با استفراغ دوران بارداری، مسمومیت غذایی یا آنفولانزا بسیار متفاوت است.

۶)ضعف و بی‌حالی

احساس ضعف عمومی می‌تواند فقط به این دلیل باشد که بدن شما در حال مبارزه با تومور است. برخی از تومورهای مغزی باعث بی‌حسی یا سوزن سوزن شدن دست‌ها و پاها می‌شوند.

ضعف یا بی‌حسی عضلانی فقط در یک طرف بدن اتفاق می‌افتد و می‌تواند نشان‌دهنده وجود تومور در قسمت‌های خاصی از مغز باشد.

منبع: healthline

۲۳۳۲۳۳

برای دسترسی سریع به تازه‌ترین اخبار و تحلیل‌ رویدادهای ایران و جهان اپلیکیشن خبرآنلاین را نصب کنید. کد خبر 1901046

دیگر خبرها

  • ۱۳ کتاب پرفروش شعر در نمایشگاه کتاب
  • انسان چه زمانی برای اولین بار سرما خورد؟
  • کبد بیمار یزدی نجات بخش جان هم‌وطنی دیگر شد
  • ثبت ششمین اهدای عضو در استان یزد
  • بانوی دشتستانی ناجی چند بیمار نیازمند به عضو شد
  • ساخت نخستین سلول مغزی مصنوعی با آب و نمک 
  • حمله خفت‌گیرهای خشن به مهاجم استقلالی | عکس
  • ChatGPT در تشخیص آبسه مغزی شکست خورد
  • اتفاق عجیب در بازار اجاره؛ اجاره راه پله به جای مغازه
  • 6 علامت که می‌تواند نشان دهنده تومور مغزی باشد